درباره وبلاگ


دوستان عزیز و یاران صمیمی به وبلاگ من خوش آمدید
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 63
بازدید هفته : 114
بازدید ماه : 113
بازدید کل : 36852
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


كد موسيقي براي وبلاگ

سامان من
سرگرمی - اس ام اس - معما




یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته، یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد! خیلی شاکی میشه، پا رو میذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه. یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه موتور گازیه غیییییژ ازش جلو زد!دیگه پاک قاطی می کنه با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه. همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!! طرف کم میاره، میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده . خلاصه دوتایی وامیستن کنار اتوبان، یارو پیاده میشه، میره جلو موتوریه، میگه: آقا ! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی روی ما رو کم کردی؟! موتوریه با رنگ پریده، نفس زنان میگه : والله ... داداش... خدا پدرت رو بیامرزه وایستادی!...کش شلوارم گیر کرده به آیینه بغلت!

نتیجه اخلاقی: اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارند ببینید کش شلوارشان! به کدام ...بووووق.... گیر کرده!
 



دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:19 ::  نويسنده : محمدرضا

روزی که شنیدم بخشنامه بازنشستگی پیش از موعد اومده که همکارا با ۲۵ سال سابقه باز نشسته میشن.کلی خوشحال شدم.
گفتم افتخار باز نشستگی افتخار کمی نیست.یه روز رفتم اداره مون! توی راهروی اداره، مسئول آموزش متوسطه رو دیدم. گفتم منم میخوام بازنشسته بشم ، حقمه! گفت هنوز چیزی برای ما نیومده ما هم کاملا بی اطلاعیم از شما می شنویم و از اینا .... ته دلم خالی شد فهمیدم از ما بهترون در نوبتن !!!

رفتم اتاق کار گزینی.به مسئول کار گزینی که از اقوام و آشنایان من هم بود خواسته مو گفتم ایشون دیگه اظهار بی اطلاعی نکردن .ولی گفتن با من تنها نیست ما چند نفریم که در این مورد تصمیم می گیریم برو پیش معاون و رئیس و مسئول ارزشیابی و مسئول آموزش متوسطه!گفتم خب و باهاش خداحافظی کردم .

اول رفتم اتاق مسئول ارزشیابی . ایشون گفتن، اشتباه نکنی و خودتو باز نشسته کنیا!!!!بعدا ضرر می کنی !! پنج سال که چیزی نیست !خداحافظی کردم و یه تقاضا نوشتم و رفتم اتاق معاون اداره تقدیمش کردم .ایشون گفتن نیرو کم داریم نمیشه!!!گفتم من دیگه نمی تونما اون وقت نگید چرا کار نمیکنی ؟ خندید و منم خداحافظی کردم.

با خودم گفتم هرجور شده باید بازنشسته بشم .رفتم پیش رئیس اداره .اونم هیچی نگفت فقط خندید. ......

بعد از اون روز هر از چند گاهی می رفتم اداره و تقاضامو مطرح می کردم ولی هر دفعه محکم تر از دفعه ی قبل سرمو به طاق می کوبیدن !!! قهر کردم و تا اول مهر به اداره نرفتم ....

اول مهر رفتم مدرسه. همکارام با تعجب به من نگاه کردن و گفتن پس تو هنوز اینجایی؟اونا که شرایط تو رو داشتن باز نشسته شدن .گفتم مثلا کیا؟ گفتن خواهر مسئول آموزش متوسطه - خانم رئیس اداره – خود معاون اداره – و......


 



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 22:27 ::  نويسنده : محمدرضا

احساساتم را نمی فروشم ؛ حتی به بالاترین بها ! ولی .... آنگونه که بخواهم خرج می کنم ،
برای آنهایی که لایق آن هستند ... !!!


 



یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 22:20 ::  نويسنده : محمدرضا

از شر پشه ها و حشرات موذی در فصل گرم خلاص شوید
از اين راه بسيار ساده و جذاب استفاده كنيد تا از هجوم مغول وار حشرات موذي كه در دسته هاي صد هزار تايي فوج فوج از راه ميرسند تا دمار از روزگار مردمان برآرند بر شما گزندي نرسد. يك قوطي پلاستيكي نوشابه را از وسط نصف كنيد در نيمه ي پايين مقداري آب و شكر بريزيد سپس نيمه ي بالايي را برعكس داخل نيمه ي پاييني قرار دهيد بنحوي كه تشكيل يك قيف بدهد.تله ي حشرات شما آماده است!حشرات جذب شیرینی  ميشوند و همانجا می مانند
.
 



شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:25 ::  نويسنده : محمدرضا